بررسی تطبیقی آرای مارکس و شکسپیر
نویسندگان
چکیده
تفکر مارکسیستی درباره فرهنگ، زمینه تحقیق و آموزش بسیاری را در گروه های دانشگاهی ادبیات فراهم کرده و نقش مهمی را در توسعه آثار نظری اخیر ایفا نموده است. فمینیسم، تاریخ گرایی جدید، ماتریالیسم فرهنگی، نظریه پسااستعماری و نظریه کوییر، همگی اندیشه هایی را درباره محصول فرهنگی به دست می-دهند که از مارکس نشأت گرفته است، و مهم تر آنکه هر یک از این نظرات ارتباط خاصی با مطالعات ادبیِ دوره رنسانس دارند. به رغم این، اندیشه های اصلی مارکس به ندرت در آثاری درباره شکسپیر به درستی تبیین شده اند، و حتی ادعا شده که آنها ارتباطی با هم ندارند. این مقاله قصد دارد تا تأثیرات مارکسیسم بر آثار وابسته به شکسپیر را تبیین کند و راه هایی را پیشنهاد دهد که این تأثیرات می توانند در آن نقشی را در ادبیات متعهد سیاسی، نقد ادبی و تحلیل فرهنگی ایفا کنند.
منابع مشابه
بررسی تطبیقی مدایح سعدی و ویلیام شکسپیر
سعدی و شکسپیر هر دو چهره هایی نام آشنا و جهانی هستند. از این روی پرداختن به بررسی تطبیقی اشعار آن ها دارای کمال اهمیت است. اگرچه این دو شاعر مربوط به دو منطقه ی جغرافیایی و دو حوزه ی فرهنگی و زمانیِ جداگانه هستند، ولی شکسپیر در انگلستان و اروپا همان شهرت و محبوبیتی را داراست که سعدی در ایران دارد. مدایح این دو شاعر حاکی از مسایلی است که بررسی آن ها را جهت شناخت هر چه بیشتر افکار و ایده آل های آن...
متن کاملبررسی تطبیقی روش شناسی مارکس و دورکیم در فرایند شناخت
روش شناسی یکی از وجوه فلسفه شناخت و رکن مهمی از جهان بینی است. اهمیت روش شناسی در شناخت فلسفی (و به طور کلی در هر نوع شناخت ) تا به آن حد است که می توان روش شناسی را به مشابه امضای فیلسوف و جامعه شناسی در پای اثر خویش تلقی کرد. این مقاله به مقایسه روش شناسی دو جامعه شناس کلاسیک، یعنی مارکس و دورکیم اختصاص یافته است. به نظر می رسد روش شناسی این دو اندیشمند در زمینه مسائل اجتماعی، دارای شباهت های...
متن کاملبررسی تطبیقی مدایح سعدی و ویلیام شکسپیر
سعدی و شکسپیر هر دو چهره هایی نام آشنا و جهانی هستند. از این روی پرداختن به بررسی تطبیقی اشعار آن ها دارای کمال اهمیت است. اگرچه این دو شاعر مربوط به دو منطقه ی جغرافیایی و دو حوزه ی فرهنگی و زمانیِ جداگانه هستند، ولی شکسپیر در انگلستان و اروپا همان شهرت و محبوبیتی را داراست که سعدی در ایران دارد. مدایح این دو شاعر حاکی از مسایلی است که بررسی آن ها را جهت شناخت هر چه بیشتر افکار و ایده آل های آن...
متن کاملبررسی تطبیقی روش شناسی مارکس و دورکیم در فرایند شناخت
روش شناسی یکی از وجوه فلسفه شناخت و رکن مهمی از جهان بینی است. اهمیت روش شناسی در شناخت فلسفی (و به طور کلی در هر نوع شناخت ) تا به آن حد است که می توان روش شناسی را به مشابه امضای فیلسوف و جامعه شناسی در پای اثر خویش تلقی کرد. این مقاله به مقایسه روش شناسی دو جامعه شناس کلاسیک، یعنی مارکس و دورکیم اختصاص یافته است. به نظر می رسد روش شناسی این دو اندیشمند در زمینه مسائل اجتماعی، دارای شباهت های...
متن کاملبررسی تطبیقی اتوپیا در اندیشههای اجتماعی افلاطون، ابونصر فارابی و کارل مارکس
طرح اندیشه اتوپیا از طرفی بیشتر در دورههایی صورت گرفته که نظامهای اجتماعی از عدم انعطاف سیاسی بیشتری برخوردار بوده و اندیشمندان خود را در تاثیرگذاری بر نظام سیاسی ـ اجتماعی زمان خود ناتوان دیدهاند و از طرف دیگر وجود ساختی ناسالم و به تعبیر جامعه شناختی، غیرکارکردی، موجب میشده که هر کدام از اندیشمندان، فیلسوفان و حتی جامعهشناسان به ساختن تصویری ذهنی و آرمانی از جامعهای که مردم و مخصوصاً طب...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
حکمت و فلسفهجلد ۷، شماره ۲۸، صفحات ۱۹-۴۲
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023